یک نویسنده پاکستانی میگوید: پیوستن سخنگوی طالبان به داعش نشانه اختلاف بیشتر در جامعه شبه نظامیان پاکستان به ویژه طالبان است.
عارف رفیق نویسنده پاکستانی در سر مقالهای تحت عنوان داعش عامل انشقاق در طالبان پاکستان نوشت: در بیانیه صوتی که هفته گذشته منتشر شد، ( شاهدالله شاهد )، سخنگوی سابق تحریک طالبان پاکستان اعلام کرد که وی و پنج فرمانده دیگر گروههای تروریستی با (ابوبکر البغدادی)، خلیفه خود خوانده گروهی به نام داعش سوگند وفاداری یاد کردهاند. این اولین پیوستن فرماندهان گروه طالبان افغانستان و پاکستان به داعش است.
تغییر موضع آنان حاکی از اختلافات بیشتر در درون جامعه جهادی پاکستان است، که پس از کشته شدن (حکیم الله محسود)، رهبر تحریک طالبان پاکستان در حمله پهپادهای آمریکایی در پاییز گذشته به سرعت دچار انشقاق شده است. این دستهبندیها میتواند منجر به افزایش خشونت بین گروههای جهادی ضد دولتی در پاکستان شود اما پاکستان نیز به احتمال زیاد شاهد افزایش خشونتهای فرقهای و انواع دیگر خشونت خواهد بود.
احتمال این خطر در آینده وجود دارد که گروههای جهادی جداشده پاکستانی با هم در یک جبهه متحد شوند گرچه احتمال چنین سناریویی در حال حاضر کم است.
با این حال، هیچ کدام از فرماندهان تحریک طالبان پاکستان که به داعش پیوستهاند، چهرههای اصلی نیستند. آنان نیروهای قابل ملاحظهای را تحت فرمان ندارند اما جایگاه این افراد در منطقه میتواند ارتباط آنان را با داعش تسهیل کند.
برخی از ناظران پاکستانی ادعا میکنند که داعش به طور فزایندهای نزد جوانان و جهادیهای دون پایه محبوبیت دارد. در واقع القاعده و طالبان افغانستان 2 دهه قدمت دارند. شاهدالله و متحدان وی شاهد یک نوسان شدید در صفوف خود در نتیجه ارتباطشان با داعش خواهند بود.
با وجود اینکه شاهدالله با البغدادی بیعت کرده اما مشخص نیست که آیا وی به عنوان یک عضو داعش پذیرفته شده است. شاهد در بیانیه صوتی خود گفت که در سه نوبت قبل از طریق پیکهایی پیام وفاداری خود به البغدادی رسانده اما هنوز هم در انتظار پاسخی از جانب رهبر داعش است.
با اینکه دلایل سکوت البغدادی نامشخص است هنوز پاسخ مثبتی به پیشنهادهای شاهد نداده است. ممکن است به این دلیل باشد که داعش هنوز یک استراتژی واقعی در جنوب آسیا ندارد، هر چند یکی دیگر از گروههای جهادی جنوب آسیا، (انصار التوحید فی بلاد الهند) نیز از القاعده جدا شده و به داعش پیوسته است.
در همین حال، رهبری مرکزی دو جناح اصلی طالبان پاکستان، تحریک طالبان پاکستان و گروه جدا شده آن (جماعت الاحرار) در حال حاضر در حمایت القاعده و داعش دو جبهه جهادی چند ملیتی هستند. هر دو این گروهها بیاناتی را مطرح کردهاند و (جبهه النصره)، وابسته به القاعده در سوریه و داعش را دعوت به آشتی کردهاند.
طالبان افغانستان، تحریک طالبان پاکستان، جماعت الاحرار و بسیاری دیگر از گروههای جهادی در پاکستان زیرمجموعه دیوبندی هستند. یک ویژگی مشترک گروههای شبه نظامی دیوبندی وفاداری آنان به (ملا عمر)، رهبر طالبان افغانستان، که دارای لقب (امیر المومنین) است میباشد.
ملا عمر وضعیت شبه خلیفهای دارد و زمانی که تحریک طالبان پاکستان و جماعت الاحرار به البغدادی اعلام وفاداری کنند، این موضوع به احتمال زیاد وفاداری آنان را به ملاعمر از بین میبرد.
داعش در خاورمیانه در حال پیشروی است و القاعده در جنوب آسیا تضعیف شده است اما طالبان افغانستان در زمانی که آمریکا خروج نیروهای نظامی خود را از افغانستان تکمیل کند، خود را در یک موقعیت مطلوب مییابد.
این یک فرصت مناسب برای تصرف بخشهای مهم جنوب و شرق افغانستان از دولت کابل در سالهای آینده است و به این ترتیب تحریک طالبان پاکستان و جماعت الاحرار نمیتواند رابطه خصمانهای با طالبان افغانستان داشته باشند.
فرماندهان اصلی مرتبط با تحریک طالبان پاکستان و جماعت الاحرار قطعا با جدا شدن فرماندهان سطح میانی این گروه و پیوستن آنان به داعش با مشکل جدی مواجه هستند، که این امر تهدیدی بالقوه برای سلطه آنان در داخل پاکستان است.
با این اوصاف، آنان مجبور به اتخاذ اقدامات موثر برای مهار این رقبای جدید هستند. این استراتژی مهار میتواند، خشونت علیه فرماندهان طرفدار داعش، همچنین شکست آنان در حملات علیه دولت پاکستان و اقلیتهای مذهبی باشد.
رهبری ارشد تحریک طالبان پاکستان و جماعت الاحرار از انتقاد عمومی در مورد داعش خودداری کردهاند. به طور مشابه، آنان ممکن است به گروههایی که به داعش ملحق میشوند حمله کنند. در حالی که ممکن است مایل به انجام این نبرد نباشند اما امکان اجتناب از آن نیز وجود نداشته باشد.
در همین حال، 6 فرمانده تحریک طالبان پاکستان که به داعش پیوستهاند از منطقه مرکزی مناطق قبیلهای فدرال (فتی) و ولایت خیبرپختونخوا آمدهاند. این منطقه به ویژه در ناحیه (کرم) از سال 2007 تا 2011 درگیر یک جنگ فرقهای تمام عیار بوده است.
در حالی که خشونت به طور قابل توجهی کاهش یافته اما هنوز فرماندهان بزرگ شبه نظامی در این منطقه مسلط هستند. بدون شک، آنان از تجاوز نیروهای داعش در مناطق خود ممانعت خواهند کرد. هر چند در همان زمان با توجه به تمرکز شدید ضد شیعه داعش، شبه نظامیان تحریک طالبان پاکستان و داعش میتوانند بار دیگر خشونتهای فرقهای را در نواحی قبیله نشین فدرال و خیبر پختونخوا احیا کنند.
در حالی که تهدید خشونتهای فرقهای شیعه و سنی افزایش مییابد، پتانسیل زیادی برای تنشهای فرقهای نیز وجود دارد. بیانیه شاهد نشان میدهد که وی در حال حاضر خود را یک سلفی، فرقه متعصبی که البغدادی متعلق به آن است، معرفی میکند. بیانیه شاهد از مجرای رسانهای به نام (الموحدین) منتشر شد، اصطلاحی که گرایش سلفیگری و مخالفت شدید آن با تمام انواع شرک را نشان میدهد.
در حالی که القاعده نیز یک گروه جهادی سلفی است، با سازمانهای شبهنظامی دیوبندی اتحاد داشته است. در واقع، رهبر جدید شاخه آسیای جنوبی القاعده یک روحانی دیوبندی است و تغییر گرایش شاهد به سلفیگری شاید نشانگر این باشد که تغییر گرایش فرقهای، یک پیش نیاز برای گروههای جهادی پاکستانی است که میخواهند با داعش همکاری کنند.
عامل سلفی باعث حملات 2008 بمبئی که توسط (لشکر طیبه) انجام شد بوده است. لشکر طیبه از فرقه اهل حدیث مشتق میشود که یکی از گرایشهای سلفیگری در جنوب آسیا است و به این ترتیب در حالی که سازمان اصلی لشکر طیبه احتمالا با دستگاه امنیتی پاکستان در ارتباط است، این امکان برای مبارزان سطح پایین تا سطح میانی لشکر طیبه وجود دارد که به داعش بپیوندند از آنجایی که آن را به عنوان یک نیروی جهادی اصیلتر که آلوده همکاری با یک دولت سکولار مانند پاکستان نشده میبینند.
گروههای جهادی جنوب آسیا در مقابل جهاد جهانی که خود در حال تغییر است در یک مرحله انتقال قرار دارند و اتحادها و روابط قدیمی مورد آزمایش قرار خواهند گرفت. با این حال، فرماندهان ارشد تحریک طالبان پاکستان و جماعت الاحرار به احتمال زیاد در عین حال که وفاداری خود را به طالبان افغانستان حفظ میکنند، موضع ملایمی نسبت به داعش خواهند داشت.
مولوی فضل الله رهبر تحریک طالبان تضعیف شده هفته اخیر بیانیه صوتی منتشر کرد که در آن با ملاعمر تجدید بیعت کرده بود. احتمال اتحاد جماعت الاحرار با داعش بیشتر از تحریک طالبان پاکستان است اما (احسان الله احسان) سخنگوی طالبان پاکستان احتمالا به دست انداختن رسانهها و سایر ناظران با اظهارات مبنی بر تمجید از داعش ادامه خواهد داد اما به طور رسمی از همکاری با این گروه اجتناب میکند.
هدف اصلی جماعت الاحرار این است که جانشین تحریک طالبان پاکستان به عنوان سازمان اصلی جهادی ضد دولتی در پاکستان شود. بنابراین این گروه به دنبال حفظ روابط خوب با همه سازمانهای جهادی منطقهای و فراملی تا حد امکان خواهد بود. با این حال، جماعت الاحرار ممکن است مجبور به رها کردن تعادل دیپلماتیک خود و جهت گیری به سمت یک گروه شود.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/2951